خـاطــرات بانــوی بـــرفی

1457

دیشب ساعت سه خوابیدم ساعت یازده ونیم خواب بودم دخملی تازه بیدارشده بود منو ناز میکرد وبوس میکرد میگفت:مامانی "ناها‏"یعنی صبحانه میخواد منم هنوز خوابم میومد از فلش واسش برنامه ای که دوس داره گذاشتم کنارم بود منم دوباره خوابیدم برنامه ش که تموم شد دوباره منو صدا میزنه مامانی ناها

1456

این چند روزه نزدیک چهارصد از کارت من کم شد منم فکر میکردم کارت دست حامد استفاده میکته امروز موجودی گرفتم بهش میگم میگه نه میگم پس چرا کم شده ؟قسم خورد که اصلا دست به کارت نزده رفتیم بانک به یه آشنا گفتیم  چک کرده میگه از رمز دومتون دو سه جا استفاده شده حتی آدرسم بهمون گفت حالا قراره فردا یه فرم پرکنیم تا پیگیری کنن من که شوکه شدم یعنی تا این حد!!!

بعد از بانک رفتیم خونه ی مامانم بعدش من با مامانم رفتیم رمزا رو تغییر دادم دخملی هم که برسیم اونجا خواب وخوراکش تعطیل میشه!

1455

نوه خاله بابام که پسره ژله رولتی درست کرده گذاشته اینستا
  • continue

1454

هرگز تمـامت را برای کسی رو نکن

بگذار کمی دسـت نیـافتـنی باشی

آدمها تمـامت که کنند

رهایـت میکنند!

1453

انسان ها به میزان"حقارتشان"توهین می کنند...
به میزان "فرهنگشان"عشق می ورزند...
وبه میزان "کمبود هایشان"آزارت می دهند...

1452

جهــــــــــــان

مفهـوم پوچـی بیـش نیسـت

وقتـی "تـــو" تمـام دنیـای منـی!

1451

وای این کار حامد دیگه نه تعطیلی هست نه پنجشبه جمعه حوصله ام سررفته درفکر کاری هستم ودرحال تحقیق تا ماشینو بفروشیم وبذارم سرمایه کارحامدبشه بلکه ازاین شغل مزخرف نجات پیدا گنه

1450

خانم یا آقایی که ناشناس کامنت میذاری هر چی که نوشته بودی لایق خودته ودرجوابت اتفاقا هم من وهم شوهرم ازخانواده های خوب وخوشنام هستیم درضمن کامنت به صورت ناشناس بسته شد اگه میتونی حالا کامنت بذار

1449

وای خدا چی میشد من اینا رو نبینم؟ برخوردشون با حامد رو نبینم ؟دیدنشون جز اینکه اعصابمو داغون میکنه هیچی واسم نداره مامان بابایی که براشون مهم نباشه بچه شون با کی وکجا میره چه حقی گردنش دارن جز اینکه به دنیا آوردنش؟یعنی تربیت هیچه؟بچه ای رو که نه دنبال تحصیلاتش بودن نه اینکه حداقل یه کار درست حسابی واسش درست کنن جز اینکه الان شوهر من یه آدم سیگاری شده که با غم وغصه هایی که داره هیچ جوره نمیتونم سیگارو ازش بگیرم؟به خدا قسم از این پدر مادرایی ان که با ازدواج بچه شونو از سرشون باز میکنن و ناراحتی بچشون هیچ واسشون مهم نیست نمونه ش همین برادرشوهر کوچیکه اس که شبا تا ساعت یازده دوازده بیرونه ولی واسشون مهم نیست با کی وکجا میره و آینده ش چی میشه

1448

"از گلایه های دنیا سهم من فقط سکوت بود"
ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد!

1447

امشب خواهر شوهر سمنو نذر داشتن زنگ زدن که شما هم بیایید خونه ی پدر شوهر تا درست کنیم رفتیم تازه گذاشته بودن جاری هم که تام الاختیار و شکم پرست در تدارک غذا بودن 🍲بعد خواهرشوهر از غذای همه ایراد میگیره هی میگفت غذاهاش خوشمزه اس دیگه شامو کشیدن منم خیلی گرسنه نشستم خدا قسمت نکنه من که فقط با آب چند قاشق به زور خوردم شوهری هم همینطور من موندم این برادر شوهر ایرادی چطوری امشب دستپخت زنشو خورد !!!دیگه یکم نشستیم میوه و چایی ☕🍏🍋🍌خوردیم ساعت یک وربع اومدیم هیچی غذا نداشتم بخورم انقد گرسنمه

1446

این سوسک عجب موجود وحشتناکیه خدا رو شکر خونه ی ما نداره فقط همون اوایل که اومده بودیم بودن اونم من میرفتم خونه ی مامانم تا حامد یه سم پاشی اساسی کرد که نسلشون منقرض شد والا به خدا شب ازترس خوابم نمیبرد قشنگ صداشونو میشنیدم و گریه میکردم اونوقت حامد راحت میخوابید

1445

وای این حقوق که سروقت حساب نشه هزارتا مشکل درست میکنه بدی شغل آزاد همینه دیگه چیزی حدود دوماه ازبیمه ماشین گذشته زنگ زدم بیمه ایران یک ساله رو میگه چیزی حول وحوش یک ودویست سیصد تازه حالا خوبه تخفیف بیمه میخوریم از اونطرفم ماهی هشتصد قسط فقط باپول بانک تونستم مبلغ یکی از قسطا روتصفیه کنم قسط مسکن و ماشینم مونده واقعا نمیدونم چیکارکنم نزدیک عید و کلی خرید خونه هم مونده سه ماه بیکاری ما رو به اینجا رسونده تازه این وسط گوشی منم خراب شده موندم بایه۵۸۰۰ازدوران مجردی‏!‏‏!‏‏!‏

1444

امام علی(ع)

از زمین خوردن کسی شاد مشو،

که نمی دانی گردش روزگار برای تو چه در آستین دارد.

دخملی و پسرهای عمه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱ ۲ ۳
بــَراے ِ ڪـَسـانـے ڪـﮧ از مـَن مُتنـَفـِر انـد وقــتی نــدارَم
زیـرا مـَن گـِرفتـارِ دوســت داشــتـَن ڪسـے هستـَم
ڪـﮧ مـَرا دوســــت دارَد
Designed By Banooye Barfi ...