1439

امشب دیگه واقعا مادر وپدرشو شناختم دلم واسه حامد میسوزه یعنی واقعا انقدر این محبتای ساده سخته انقدر پسرتون بی ارزشه یعنی انقدر کمک کردن واستون سخته امشب بعد شش سال برای اولین بار دیگه انقدر کفری شدم که هرچی این چند سال جواب نداده بودم وگفتم نه اینکه فحش تموم چیزایی که این چند سال واسه حامد کم گذاشتن و واسه برادر شوهرم خواستن باورتون میشه همچین پدر مادری که داماد بخوان ولی پسرشونو نه بعضی وقتا انقدر ازاین موضوع دلگیرمیشم که به حال حامد گریه میکنم تا توی همچین خونواده های سرد وبی محبتی نباشین درد منو نمی فهمین ، ازخدا میخوام این مشکل منو واسه کسی نخواد ومنت کسی بالا سرتون نباشه من این عذاب رو کشیدم ومیدونم واسه آدمایی درسطح خودم چه درد بزرگیه

۲ نظر
سپیده مامان درسا
۲۴ بهمن ۰۰:۰۳
واقعا بعضی پدر و مادرها چی با خودشون فکر میکنن
متاسفانه این روزا زیاد شده این رفتارها خیلی ها گله دارن و واقعا من نمیفهمم مگه از بچه ی آدم مهم تر هم هست تو دنیا

پاسخ :

یعنی سردترین و بی احساس ترین خانواده ای که تا حالا دیدم 
محمد روشنیان
۲۳ بهمن ۲۳:۵۹
امیدوارم همه به راه راست هدایت شیم

پاسخ :

🙏🙏🙏
درباره من
بــَراے ِ ڪـَسـانـے ڪـﮧ از مـَن مُتنـَفـِر انـد وقــتی نــدارَم
زیـرا مـَن گـِرفتـارِ دوســت داشــتـَن ڪسـے هستـَم
ڪـﮧ مـَرا دوســــت دارَد
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان