1513

امروز صبح ساعت ده ونیم با در زدن بابا از خواب بیدار شدیم خدا رو شکر اومد بیدارمون کرد وگرنه تا دوازده ویک خواب می موندیم صبحانه خوردیم ساعت دوازده ونیم 🕧دیدم نمیتونم بیدار باشم برنامه گذاشتم واسه دخملی و خوابیدم تا دو و نیم 🕝بعد دخملی صدام میزنه میگه مامان بننج(برنج) و آش میخوام 😍فداش بشم گرسنه ش شده بود ولی خوابه خیلی چسبید ناهارشو دادم خوابید بعد واسه خودم غذا گرم کردم و فیلم تا پنج ونیم که دخملی بیدار شد عصرانه شو دادم و خونه رو تمیز کردم واسه شام لوبیا پلو درست کردم ساعت  نه برنج رو دم گذاشتم که حامد زنگ زد

 میایی بریم خونمون؟

 گفتم: آره شام خوردیم و ساعت ده بود رفتیم اونجا یه ربع که نشستیم یهو مادر شوهر گفت دیروز برادر شوهر مرخصی داشته گفته بریم قم و جمکران گفتن نه گرمه رفتن باغ بهادران😏 حالا همشون رفتن فقط زورشون اومده به ما یه تعارف بزنن بعد گفت ما گفتیم بچه ت کوچیکه اذیت میکنه👺😠 حالا این بچه رو کردن بهونه!!!!!!!

حالا انقد به حامد زور اومده که من عروس بزرگم یه تعارف نزدن 😉🤔

به نظر شما چرا 🤔🤔🤔🤔

بعدم میرن به همه میگن من باهاشون گرم نمیگیرم اگه کسی با شما حرف نزنه  واخم کنه شما چقدر میتونید حرف بزنین ؟

این نمونه ای از رفتارهای نمونه ی خانواده ی شوهر وعروس 😀😁


۴ نظر
بانوی عاشق
۱۱ مرداد ۱۳:۳۹
سلام
چقدر بدم اومد از رفتار خانواده همسرت
عروس ارشد بودنم سخته ها
اصن فک کنم عروس بودن سخته

پاسخ :

این که خوبه بذار واسه عروسی وزایمان رو بگم تهش اینه که اینا نمیخوان من برم اونجا میخوان خودشون باشن
هر کسی پروتر باشه بیشتر  میخوانش هر چی در برابرشون سکوت کنی اونا پرونر میشن
فتانه
۰۹ تیر ۰۱:۴۵
من دیگه نسبت به خانواده شوهر ویار دارم.....
حالم بد میشه....
چندشم میشه.....
دوست دارم تا صد سال سیاه نبینمشون...

پاسخ :

حق داری والا ازبس آدمو اذیت میکنن درک وشعور ندارن
سپیده مامان درسا
۰۸ تیر ۱۸:۰۳
عزیز دلم فقط باید با هر کسی مثل خودش رفتار کرد
ببوس گل دخملی نازتو مواظب خودتون باشین

پاسخ :

بازم من رعایتشونو میکنم که بی احترامی نشه ولی اونا سو استفاده میکنن
ممنون عزیزم😘
Niloufar Joon
۰۸ تیر ۰۹:۲۸
ماشاالله چقده خوابت کمه😁

وااااااا چی جوری دلشون میاد،خب اینم پسرشونه دیگه.
البته من آرزومه خانواده شوهرم اینجوری باشن،کلا بهم اهمیت ندن و کاری به کارم نداشته باشن

پاسخ :

خیلی کمه😀
اصلاا شوهر من تافته جدا بافته س 🙁
منم از خدامه چون بریم وبیاییم جز اعصاب خردی چیزی نداره😡
ولی خوب فقط بامن اینطورن با اون عروس نه
درباره من
بــَراے ِ ڪـَسـانـے ڪـﮧ از مـَن مُتنـَفـِر انـد وقــتی نــدارَم
زیـرا مـَن گـِرفتـارِ دوســت داشــتـَن ڪسـے هستـَم
ڪـﮧ مـَرا دوســــت دارَد
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان