جمعه ۹ تیر ۹۶
من وحامد هر چند وقت یه بار باید به هم یا دآوری کنیم که اگه هر کدوممون زودتر از اون یکی مردیم چیکار کنیم🤔
من:
من که میدونم مامانت دو ماه نشده راه میفته دنبال زن گرفتن واست ولی به خدا حلالت نمیکنم اگه به حرفش گوش بدی خودت هر وقت خواستی زن بگیر ولی مامانت نگفته باشه هر چند که اون موقع تو قبرم از حسادت میترکم و بلند میشم حسابشو میزارم کف دستش🙅😀😀
حامد:
من که میدونم تو ازدواج میکنی ولی اول بچه مو از آب وگل درش بیار بعد باهر کی خواستی ازدواج کن 🙁بعدم میگه چادر سرت کن کسی نگات نکنه دوس ندارم چشم کسی بهت بیفته😍
انشالله خدا سایه شو بالا سر من ودخملیم نگه داره چون من یه ثانیه هم بدون حامدم نمیتونم🙏