پنجشنبه ۲۹ تیر ۹۶
دیشب دخملی رو خوابوندم اومدم گوشی از شارژ دربیارم بخوابم دیدم یه سوسک رو دیواره 😣شوهرم نبود منم میترسیدم دوباره گفتم اگه بی خیالش بشم معلوم نیست کجا بره 🤔زدم دیدم فرار کرد خلاصه یه دور چرخیدم تو خونه تا کشتمش کثافت چندش😣😣مگه دیگه خوابم میبرد بعدم که چشمام گرم میشد یدفعه میومد جلو چشمم جا میپریدم دیشب تا صبح چند بار بیدار شدم تا صبح که خوابم سنگین شد
بعد رفتم ببینم از کجا اومده دیدم حامد در تراس رو باز گذاشته اومده داخل حالا تا در تراس رو باز کنه پشت سرش میبندم نمیدونه واسه چی اگه نه کلی مسخرم میکنه