1520

دیشب دخملی رو خوابوندم اومدم گوشی از شارژ دربیارم بخوابم دیدم یه سوسک رو دیواره 😣شوهرم نبود منم میترسیدم دوباره گفتم اگه بی خیالش بشم معلوم نیست کجا بره 🤔زدم دیدم فرار کرد خلاصه یه دور چرخیدم تو خونه تا کشتمش کثافت چندش😣😣مگه دیگه خوابم میبرد بعدم که چشمام گرم میشد یدفعه میومد جلو چشمم جا میپریدم دیشب تا صبح چند بار بیدار شدم تا صبح که خوابم سنگین شد

بعد رفتم ببینم از کجا اومده دیدم حامد در تراس رو باز گذاشته اومده داخل حالا تا در تراس رو باز کنه پشت سرش میبندم نمیدونه واسه چی اگه نه کلی مسخرم میکنه

۳ نظر
خورشید
۲۹ تیر ۱۶:۲۵
خدایی میترسی
من اصلا نمیترسم
فقط از گربه متنفرم

پاسخ :

خورشید قهرمان من😃
خوش به حالت ولی چندشت میشه ازشون
Nilou far
۲۹ تیر ۰۸:۰۰
منم هم میترسم هم چندشم میشه با اون قیافه زشتشون.
به جای اینکه بکشیش حشره کش بزن تا تمیز بمیره،من خودم اصلا نمیتونم بکشم فقط با حشره کش.
چرا لبه در رو گچ سوسک کش نمیریزی که نتونن بیان؟یهو میان و نمیفهمی بچه دارم میشن

پاسخ :

وای نیلوفر وقتی یادش میفتم حس میکنم رو بدنم راه میرن😣
حشره کش نداشتیم شوهر روی لوله ی تراس رو باز گذاشته بود اومده بود وگرنه اصلا نداریم
وای سه سال پیش یه بار یه کارتون وسیله آوردیم از در ودیوار بالا میرفتن من که فرتر کردم تا سمپاشی کردیم
فرانک
۲۹ تیر ۰۲:۲۴
سلام به ای خانوم....ستاره سهیل شدیااااااا
کم پیدااااایییی
من از سوسک نمیترسم....
ولی چندشم میشه.....
ایش.....یاد شاخکاش افتادم الان....
دخملی رو ببوس....
خودتم زود به زود آپ کن

پاسخ :

سلام عزیزم...میخونمتون ولی نمیدونم چرا بعضی وقتا کامنتام رو واسع بلاگ اسکای  تایید نمیکنه
وای من هم میترسم هم چندشم میشه
چشم عزیزم حرف باشه زود آپ میشم 
درباره من
بــَراے ِ ڪـَسـانـے ڪـﮧ از مـَن مُتنـَفـِر انـد وقــتی نــدارَم
زیـرا مـَن گـِرفتـارِ دوســت داشــتـَن ڪسـے هستـَم
ڪـﮧ مـَرا دوســــت دارَد
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان