يكشنبه ۲۲ مرداد ۹۶
+سه روز بود یه سیاهی روی دندون دخملی چسبیده بود قشنگ مثله پوسیدگی آخ که این سه روز چقد حرص خوردم واسه دندونش امروز خود به خود رفته بود😳اخه من از همون اولین دندونا با مسواک انگشتی واسش مسواک میکردم چقدر خوشحال شدم از اینکه دندونش چیزیش نبود😊
+الان داشتم میخوابوندمش میگه مامان گصه ی(قصه) شربت آلبالو بگو😳😐
+با باباش که میخواد خداحافظی کنه میگه قربونت خدا نگهدار😍
+بچه داشتن خیلی وقت وحوصله میخواد فک کنم دخملی یکی یه دونه لوس و دردونه باشه