خـاطــرات بانــوی بـــرفی

1399

امروز دخملی تب کرد یه ساعتی تب داشت بعد خوب شد منم خوشحال سریع شام چلو و گوشت آماده کردم ویه کم بازی کردیم تا حامد زنگید گفت چای درس کن میام اومد دیدیم دخملی دوباره داغه ساعتم بیست مین به نه سریع زنگیدم با خواهش یه نوبت گرفتم گفته زود بیایید دکتر میخواد بره در عرض ده مین خودمونو رسوندیم میبینم چهار نفر جلوترن دیگه نشستیم تا نوبتمون شد بعد دکترگفت بدنش عفونت داره دارو داد دیگه اومدیم شام که هیچی دخملی رو غذا و داروهاشو دادم خوابید منم اومدم نت چندتا وبو سر زدم
يكشنبه ۲۶ دی ۹۵ , ۱۱:۰۴ سپیده مامان درسا
ان شالله همیشه خوب باشه حال گل دخملی ناز
اگه رمز دو تا پست پایین دادنیه منم رمز میخوام لطفا
ممنون
بــَراے ِ ڪـَسـانـے ڪـﮧ از مـَن مُتنـَفـِر انـد وقــتی نــدارَم
زیـرا مـَن گـِرفتـارِ دوســت داشــتـَن ڪسـے هستـَم
ڪـﮧ مـَرا دوســــت دارَد
Designed By Banooye Barfi ...