خـاطــرات بانــوی بـــرفی

1412

عموی عزیزم درست هفت سال وچند روز از نبودت میگذره و من هیچوقت یادم نمیره روزی که این خبر رو بهمون دادن 

ساده ترین تصادف وغم انگیزترین خاطره،بدترین صحنه از کل عمرم
روزی که به چشمم دیدم بابام برای دومین بار چطور خودشو باخت 
چطور اشک چشمش افتاد و دوباره بدبخت شدنش رو فریاد زد 
یادم نمیره مادر بزرگی که چطور ضجه میزد 
ومنی که هنووزم به یاد وحسرت کودکی باتو هستم 
روحت همیشه شاد عموی عزیزم

الان که نوشتم بد جور دلتـــــــنگتم

خدا رحمتش کنه
خدا همه ی رفتگان رو بیامرزد
روحشون شاد
خدا رحمتش کنه
پنجشنبه ۳۰ دی ۹۵ , ۱۹:۲۸ سپیده مامان درسا
روح عموی بزرگوراتون شاد
روح همه ی  رفتگان خاک شاد عزیزم
:|
بــَراے ِ ڪـَسـانـے ڪـﮧ از مـَن مُتنـَفـِر انـد وقــتی نــدارَم
زیـرا مـَن گـِرفتـارِ دوســت داشــتـَن ڪسـے هستـَم
ڪـﮧ مـَرا دوســــت دارَد
Designed By Banooye Barfi ...