خـاطــرات بانــوی بـــرفی

قدر دانی

+از بعد عید فطر بالاخره امشب رفتم خونه ی مادر شوهر حالا که عروس جدید اومده قدر منو بهتر میدونن باهام صحبت میکنن ولی امان از این خواهر شوهر بدجنس اگه بیاد از حسادتش نمیذاره چون خانواده ی شوهرش اول قبولش نداشتن حالا واسش عقده شده 😠رفته بودن شمال تازه برگشته بودن بعد برادر شوهر یک ماه پیش  بهش گفت مرداد میایید بریم گفت نه هوا گرمه😯منم که پشت دستمو داغ کردم که دیگه باهاشون هیچ کجا نمیرم چون خوش گذرون نیستن😉

+مامانم امروز گفت پیرزن همسایه فوت شده بیچاره این پنج شش ماه خیلی سختی کشید آخه سرطان مغز استخوان داشت وهیچ کاری نمیشد واسش بکنن دوسش داشتم از اون پیرزنای مهربون که به دل میشین 👴👵روحش شاد

+من همیشه در حسرت داشتن یه برادر بزرگتر یا دایی پایه بودم هیچوقتم نداشتم دخملی هم نداره 🙁

+یه خواستگار جمعه واسه خواهر اومده میخواسته جمعه بازار قرار بزاره😂😂😂

مامان گفته من دختر بزرگم که شوهر داره هنوز پاشو اینجا نذاشته😏

+دیشب خوابای مزخرف میدیدم یه بار خواب دیدم یه بچه ی سیاه و زشت گذاشتن جای دخملی جا پریدم داشتم داد میزدم دخملی رو میکشیدم که شوهری به دادم رسید وگرنه بچه م وحشت میکرد شوهریم که خودش شوکه بود😁

سه شنبه ۳ مرداد ۹۶ , ۰۲:۱۲ سپیده مامان درسا
امروز روز دختره
روز گل دختر نازت مبارک عزیزم
ببوسش از طرف من
ممنونم سپیده جون
دوشنبه ۲ مرداد ۹۶ , ۱۳:۰۶ دچـــــ ـــــار
یبار برید :) جمعه بازار خوبه ها
از محیطش خوشم نمیاد
دوشنبه ۲ مرداد ۹۶ , ۰۹:۴۷ انتخاب هایم مرا به اینجا رساند
خیلی خوبه جاری داری!! اینجوری مقایسه ها همیشه به نفع ماست
عجب خواستگار باحالی دل خجسته ای داشته!!
جاری که نیست مارمولک😀
مادرش خیلی خجسته دل بوده😅
خوش بحال ت الی خوبه بهت گیر نمیده زیاد بری اونجا
امان از آدم حسود از ویروس بدتره
نه گیرنمیده تازه رفتارشون رو میبینه میگه دوس ندارم ببرمت
ولی من بهش میگم بریم که زیادی خوششون نشه😂
خوب حرفی زدی
يكشنبه ۱ مرداد ۹۶ , ۱۵:۵۹ سپیده مامان درسا
الهی عزیزم
امان از دست این خواب های پریشون
😬😐😟
😁😁😁😁😘😘😘
😀😀😘
سلام الی عزیزم....
دقیقا عین خواهر شوهر میمون من ....
آدم چی میشه پر از عقده میشه؟
منم داداش بزرگتر دوست داشتم..ولی ندارم....
البته در عوض خواهر خیلی بهتر از برادره!!
سلام عزیزم...
اینا جوگیرن ولی در کل حسود
هـــــــــــی داداش😉
آره به خدا...اگه بعضی رفتارشون رو ندید بگیری
یعنی اون روز میاد که منم ببینم عروس جدید اومده و پوست اینارو کنده؟یعنی میفهمن که جواب بدیهاشون رو دارن میبینن؟
سرطان هم با عزرائیل مسابقه گذاشتن،خیلی زیاد شده متاسفانه.خدارحمتشون کنه.
منم دلم برادر میخواد اما ندارم،دایی هم داشتیم تا وقتی که زن گرفتن خخخ،بعدش دیگه نداریم
وااا جمعه بازار چرا؟جای بهتری نبود؟
منم ازاین کارا میکنم،بعضی وقتا شوهرجان رو بیدار میکنم میگم اومدن اومدن،میگه کیا اومدن خخخ طفلی رو بدخواب میکنم
بفهمن به رو نمیارن جواب بدیهاشونم بگیرن خودشون رو میزنن به اون راه😠
وای سرطان خیلی ازش میترسم
دایی ما بود حالا که زن گرفته نیست😬
داییش لوازم خونگی داره میاد 
وای  هنوزم پریشونه خوابام😟
سلام خانوم....
خوبی ؟ دلم تنگ شده واست....
ای جانم جمعه بازار چرا ؟؟؟ ^_^
خدا پیرزن همسایه رو بیامرزه
سلام عزیزم...
دیر به دیر پست میذاری
داییش جمعه بازار لوازم خونگی میاره
خدا همه رفتگان رو بیامرزه
بــَراے ِ ڪـَسـانـے ڪـﮧ از مـَن مُتنـَفـِر انـد وقــتی نــدارَم
زیـرا مـَن گـِرفتـارِ دوســت داشــتـَن ڪسـے هستـَم
ڪـﮧ مـَرا دوســــت دارَد
Designed By Banooye Barfi ...